صبوحی

صبوحی

به پرواز شک کرده بودم

 

به هنگامی‌که شانه‌هایم

از توان سنگین بال

خمیده بود،

و در پاک‌بازی معصومانه گرگ‌ومیش

شبکور گرسنه چشم حریص

بال می‌زد

به پرواز شک کرده بودم من

سحرگاهان

سحر شیری‌رنگی نام بزرگ

در تجلی بود

با مریمی که می‌شکفت گفتم:«شوق دیدار خدایت هست؟»

بی که به پاسخ آوایی برآورد

خستگی باز زادن را

به خوابی سنگین

فروشد

همچنان

که تجلی ساحرانِ نام بزرگ؛

و شک

بر شانه‌های خمیده‌ام

جای نشین سنگینی توانمند

بالی شد

که دیگر بارش

به پرواز

احساس نیازی

نبود
 

*************************

غمش در نهانخانه ی دل نشیند

غمش در نهانخانه ی دل نشیند
به نازی که لیلی به محمل نشیند
به دنبال محمل چنان زار گریم
که از گریه‌ام ناقه در گل نشیند
خلد گر به پا خاری، آسان برآرم
چه سازم به خاری كه در دل نشيند؟
پی ناقه‌اش رفتم آهسته ترسم
غباری به دامان محمل نشيند
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست مشکل نشیند
عجب نيست خندد اگر گل به سروی
كه در اين چمن پای در گل نشيند
به‌نازم به بزم محبّت که آنجا
گدایی به شاهی مقابل نشیند
طبيب، از طلب در دو گيتی مياسا
کسی چون ميان دو منزل نشيند؟

منت خدای را عزوجل

گلستان سعدی
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است چون برمی اید مفرح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب از دست و زبان که براید                   که از عهده ی شکرش به دراید اعملوا ال داوود و شکرا و قلیل من عبادی الشکور بنده به همان به که ز تقصیر خویش عذر به درگاه خدای اورد ورنه به سزای خداوندیش کس نتواند که به جای اورد باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده پرده ناموس بندگان به گناه فاحش ندرد و وظیفه روزی به خطای منکر نبرد ای کریمی که از خزانه غیب          گبر و ترسا وظیفه خور داری دوستان را کجا کنی محروم           تو که با دشمن این نظر داری؟ فراش باد صبا را گفته تا فرش زمردی بگسترد و دایه ابر بهاری را فرموده تا بنات نبات در مهد زمین بپرورد. درختان را به خلعت نوروزی قبای سبز ورق در بر گرفته و اطفال شاخ را به قدوم موسم ربیع کلاه شکوفه بر سر نهاده . عصاره تاکی به قدرت او شهد فایق شده و تخم خرمایی به تربیتش نخل باسق گشته

فایل صوتی غزل ای پادشه خوبان به همراه صدا

این فایل صوتی که بسیار زیبا و دلنشین است را گوش کنید. واقعا ارزش چندین بار گوش کردن را داره

 

غزل ای پادشه خوبان از حافظ به همراهی تکنوازی ویولن یاحقی

ایرادات زبان فارسی و کسری لغات

در زبان فارسی با کمبود لغات در بسیاری از حوزه ها برخورد می کنیم. حتما هنگامی که به ترجمه متنی مشغول هستید با این موضوع درگیر شده اید. برای ترجمه بعضی از لغات مجبور به نوشتن جمله هستیم. البته که طبیعی است برای بعضی از کلمات معادل وجود نداشته باشد ولی این کمبود لغات در زبان فارسی بسیار زیاد و قابل توجه است. بعضی از کلمات را هم در زبان فارسی بجای چندین لغت استفاده می کنیم.

یک مثال دم دستی همین آب است. بجای جویس انگلیسی می گوییم آبمیوه و به آب خوردن می گوییم آب

بطورکلی گروهی از افراد ضعف زبان فارسی را یکی از مشکلات می دانند.